مدیریت و حسابداری

نکاتی در باب مدیریت و حسابداری

مدیریت و حسابداری

نکاتی در باب مدیریت و حسابداری

دزد راستین

در یک دزدی بانک در، گانک ژو چین، دزد فریاد کشید:
 
" همه شما که در بانک هستید، حرکت نکنید. پول مال دولت است ،اما زندگی به شما تعلق دارد. " 
 

همه در بانک به آرامی روی زمین دراز کشیدند
این شیوه تغییر تفکر نام دارد، تغییر شیوه معمولی فکر کردن.
 
هنگامی که دزدان بانک به خانه رسیدند، جوانی که لیسانس دانشگاه داشت به دزد پیرتر (که تنها سه کلاس سواد داشت) گفت: “ برادر بزرگ تر، بیا تا بشماریم چقدر به دست آورده ایم”.
دزد پیرتر با تعجب گفت: “تو چقدر احمق هستی، این همه پول شمردن زمان بسیار زیادی خواهد برد. امشب تلویزیون ها در خبرها خواهند گفت ما چقدر از بانک دزدیده ایم”.
این را می گویند: تجربه این روز ها، تجربه مهم تر از ورقه کاغذ هایی است که به رخ کشیده می شود!
 
پس از آن که دزدان بانک را ترک کردند،مدیر بانک به رییس خودش گفت: فوری به پلیس خبر بدهید. اما رییس اش پاسخ داد: “تامل کن! بگذار ما خودمان هم 10 میلیون از بانک برای خودمان برداریم و به آن 70 میلیون  که از بانک ناپدید کرده بودیم، بیفزاییم”.
این را می گویند با موج شنا کردن پرده پوشی به وضعیت غیرقابل باوری به نفع خودت!  
 
رییس کل می گوید: “بسیار خوب خواهد بود که هرماه در بانک دزدی بشود”.
این را می گویند کشتن کسالت شادی شخصی از انجام وظیفه مهم تر می شود
 

روز بعد، تلویزیون اعلام می کند 100 میلیون دلار از بانک دزدیده شده است. دزد ها پول ها را شمردند و دوباره شمردند، اما نتوانستند 20 میلیون بیشتر به دست آورند. دزدان بسیار عصبانی و شاکی بودند:
 
”ما زندگی و جان خودرا گذاشتیم و تنها 20 میلیون گیرمان آمد. اما روسای بانک 80 میلیون را در یک چشم بهم زدن به دست آوردند. انگار بهتر است انسان درس خوانده باشد تا این که دزد بشود.”
 
این را می گویند؛ دانش به اندازه طلا ارزش دارد.
رییس بانک با خوشحالی می خندید؛ زیرا او ضرر خودش در سهام را در این بانک دزدی پوشش داده بود.
این را می گویند؛ موقعیت شناسی جسارت را به خطر ترجیح دادن
 

در اینجا کدام یک دزد راستین هستند؟  

    

 

تله های افسردگی را بشناسید

افسردگی از شایع‌ترین مشکلات روانی‌ست که خود را با احساس ناراحتی و سرخوردگی، گوشه‌گیری، عدم اشتیاق به انجام امور روزانه نشان می‌دهد. افسردگی ممکن است زودگذر باشد و یا مدت طولانی زندگی افراد را مشکل و انجام فعالیتهای روزمره را مختل سازد. عوامل به نظر کم اهمیت می‌توانند بر روحیه افراد تاثیرات مخربی بگذارند. گرچه عوامل افسردگی در همه افراد یکسان نیست، اما عوامل درونی و بیرونی مختلفی بر بهتر یا بدتر شدن حالت افسردگی موثر است. در ادامه مطلب به چند عامل ساده اما محرک افسردگی در افراد اشاره می‌کنیم.

تله اول: دوری کردن از اجتماع
هنگامی که فردی بصورت بالینی دچار افسردگی است، بشدت از دیگران دوری می‌کند. انزوا و عدم حضور در اجتماع، دقیقا عکس همان چیزی است که افراد افسرده، به آن احتیاج دارند. عقب نشینی اجتماعی، پاسخی به استرس و درگیری ذهنی است و حضور در اجتماع همانند ترمزی است برای رهایی از این درگیری.
راه حل: بتدریج خود را در اجتماع حاضر کنید. از خانواده و دوستان خود شروع کنید. لیستی از کسانیکه می‌خواهید با آنها دوباره رابطه برقرار کنید، تهیه کنید و شروع به برنامه‌ریزی و فعالیت کنید

تله دوم: پروراندن افکار بیهوده
می‌توان افکار بیهوده را مقصر اصلی ابتلا به افسردگی دانست. تفکر درمورد شکست‌ها، ناکامی‌ها و هر آنچه که خارج از دسترس فرد است، افکار بیهوده و درگیری ذهنی را پدید می‌آورد. این افکار فرآیندی سمی است که ذهنیت منفی و احساس ناخوشایندی درمورد خود فرد در او ایجاد می‌کند. معمولا افراد افسرده، زمان و انرژی زیادی را برای پروراندن افکار منفی‌شان، هدر می‌دهند.
به گفته دکتر Mark Goulston (روانپزشک)،‌ هنگامی که شما افکار منفی در ذهن خود می‌پرورانید، ‌در واقع در قلمرو دشمن قرار گرفته‌اید. قبل از آنکه افکار منفی بر شما غلبه کند، خود را از دست آنها خلاص کنید. افکار منفی می‌تواند باعث ایجاد توهم شود و رویدادهای عادی را برای افراد غیرقابل تحمل کند. بطور مثال، لبخند زدن افراد را به منزله تمسخر کردن خود پندارند.
راه حل: توجه خود را به انجام فعالیت‌های مثبت مانند خواندن کتاب معطوف کنید

تله سوم: خود درمانی با الکل و مواد مخدر
یکی از عوامل تشدید افسردگی، روی آوردن به مصرف الکل و مواد مخدر است. مصرف مشروبات الکلی ممکن است استرس و تفکرهای بیهوده را دور سازد، اما این احساس زودگذر تاثیرات مخربی بر سیستم عصبی فرد می‌گذارد. همچنین الکل می‌تواند اثر داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب را متوقف کند و به جسم فرد نیز صدمه بزند.

راه حل: با پزشک خود ملاقات کنید و در صورت تشخیص، افسردگی را با دارو و روش‌های پیشنهادی وی افسردگی را درمان کنید.


تله چهارم: ورزش نکردن
اگر از آن دسته از افرادی هستید که قبلا به باشگاه می‌رفتید، اما دیگر فعالیت‌های ورزشی انجام نمی‌دهید، یکی از با نشاط‌ترین فعالیت‌های روزانه را فراموش کرده‌اید. انجام فعالیت‌های ورزشی، اثر قدرتمند ضدافسردگی دارد و باعث ترشح سروتونین و دوپامین می‌شود. میزان ترشح این دو ماده در افراد افسرده به پایینترین حد خود می‌رسد.

راه حل: شنا، یوگا،‌ ایروبیک و حتی پیاده روی ورزشهای مفرحی هستند که شما را از دام افسردگی نجات می‌دهند. برای داشتن انگیزه می‌توانید با یکی از دوستان یا آشنایان خود به کلاسهای ورزشی بروید


تله پنجم: مصرف قند بالا
وقتی فردی احساس ناراحتی می‌کند، معمولا میل به تنقلات و خوراکی‌های شیرین دارد. مصرف تنقلات شیرین، در کوتاه مدت حس خوبی به افراد می‌دهد، اما کمتر از دو ساعت باعث می‌شود گلوکز خون بشدت پایین آید.

راه حل: از مصرف زیاد قند دوری کنید. همیشه راه عاقلانه، به اندازه مصرف کردن است

تله ششم: افکار منفی
هنگامی که فردی مستعد افسردگی است،‌ همواره افکار منفی در خود می‌پروراند و از انجام فعالیت‌های روزانه خودداری می‌کند. افراد در این شرایط فکر می‌کنند که حتی با انجام دادن کارهای متفاوت و سعی در بهبود اوضاع فعلی نیز، احساس خوبی به آنها دست نخواهد داد. بنابراین تلاشی هم نمی‌کنند! در این صورت از انجام هرگونه فعالیتی بازمی‌مانند. پروراندن افکار منفی دام بزرگی است که باعث تشدید افسردگی و در نتیجه منفعل شدن کامل فرد می‌گردد.
راه حل: منتظر روی دادن اتفاقات منفی نباشید. اگر تلاش و کوشش کنید، شانس‌ رسیدن به نتایج مثبت و سازنده را از دست نخواهید داد.
منبع:ایران سان

 


تست هوش سخت


افراد زیر چند نفرند؟12نفر یا 13نفر؟بشمارید

احمقها

همیشه احمقها پلکان ترقی آدمای حریص هستن ،چه از نظر مقام و چه ازنظر مال و ثروت.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

هشت نوع شخصیت که باید از آنها دوری کرد


  همه ما دوست داریم باور کنیم که نزدیکان مان آدم‌هایی متعادل ، شاد و دارای ذهنی سالم هستند اما بارها پیش آمده که متوجه شدیم


واقعیت غیر از این است. تصور کنید یکی از بهترین روزهای زندگی تان را آغاز کرده اید و خدا را برای همه زیبایی‌ها و نعمت‌هایش


شکر می‌کنید که ناگهان رویارویی با یکی از آشنایان بلافاصله شما را از عرش به زیر می‌آورد. حتی اگر انسانی خوشبین و مثبت


باشید، در کنار چنین اشخاصی منفی خواهید شد. از بدترین این نوع شخصیت‌ها می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

 

ادامه مطلب ...

منطق ماشین دودی

یکی از دوستان ما که مرد نکته سنجی است، یک تعبیر بسیار لطیف داشت که اسمش را گذاشته بود: « منطق ماشین دودی». می گفتیم منطق ماشین دودی چیست؟ می گفت من یک درسی را از قدیم آموخته ام و جامعه را روی منطق ماشین دودی می شناسم

 

وقتی بچه بودم، منزلمان در حضرت عبدالعظیم بود و آن وقتها قطار راه آهن به صورت امروز نبود و فقط همین قطار تهران-شاه عبدالعظیم بود. من می دیدم که قطار وقتی در ایستگاه بود، بچه ها دورش جمع می شوند و آن را تماشا می کنند و به زبان حال می گویند: « ببین چه موجود عجیبی است!» معلوم بود که یک احترام و عظمتی برای آن قائل هستند. تا قطار ایستاده بود، با یک نظر تعظیم و تکریم و احترام و اعجاب به او نگاه می کردند تا کم کم ساعت حرکت قطار می رسید و قطار راه می افتاد. همین که راه می افتاد، بچه ها می دویدند، سنگ بر می داشتند و قطار را مورد حمله قرار می دادند. من تعجب می کردم که اگر به این قطار باید سنگ زد، چرا وقتی که ایستاده یک ریگ کوچک هم به آن نمی زنند و اگر باید برایش اعجاب قائل بود، اعجاب بیشتر در وقتی است که حرکت می کند.این معما برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم. دیدم این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است، مورد احترام است. تا ساکت است، مورد تعظیم و تجلیل است. اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت، نه تنها کسی کمکش نمی کند، بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب می شود و این نشانه یک جامعه مرده است. ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که متکلم هستند نه ساکت؛ متحرکند نه ساکن؛ باخبرترند نه بی خبرتر». 

"نقل شده از شهید مطهری

معنی زندگی

بخوانید. زیبا است و خودمانی! برآمده از دل... و لاجرم بر دل نشیند...
 

 

طی شد این عمر، تو دانی به چه سان

            پوچ و بس تند، چنان باد دَمان

همه تقصیر من است، این که خودم میدانم

که نکردم فکری

            که تامل ننمودم، روزی

                                    ساعتی یا آنی

که چه سان میگذرد عمر گران؟

کودکی رفت به بازی، به فراغت، به نشاط

            فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات

همه گفتند: کنون تا بچه ست، بگذارید بخندد شادان

            که پس از این دگرش، فرصت خندیدن نیست

                                                            بایدش نالیدن

من نپرسیدم هیچ

            که پس از این ز چه رو

                                    نتوان خندیدن

هیچکس نیز نگفت: زندگی چیست؟ چرا می آئیم؟

بعد از این چند صباح، به کجا باید رفت؟

            با کدامین توشه، به سفر باید رفت؟

                                    من نپرسیدم هیچ، هیچکس نیز نگفت

نوجوانی سپری گشت به بازی، به فراغت، به نشاط

            فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات

بعد از آن باز نفهمیدم من، که چه سان عمر گذشت؟

لیک گفتند همه:

            که جوان است هنوز، بگذارید جوانی بکند، بهره از عمر بَرَد، کام رانی بکند

بگذارید که خوش باشد و مست

            بعد از این نیز، بر او عمری هست

یک نفر بانگ برآورد که او

            از هم اکنون باید فکر آینده کند

دیگری آوا داد: که چو فردا بشود، فکر فردا بکند

سومی گفت: همانگونه که دیروزش رفت، بگذرد امروزش، همچنین فردایش

با همه این احوال

            من نپرسیدم هیچ

                        به چه سان دی بُگذشت؟

آن همه قدرت و نیروی عظیم، به چه ره مصرف گشت؟

نه تفکر، نه تعمق و نه اندیشه دَمی

            عمر بگذشت به بی حاصلی و مسخرگی

چه توانی که ز کف دادم مُفت

            من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت

قدرت عهد شباب، میتوانست مرا تا به خدا پیش برد

            لیک بیهوده تلف گشت جوانی، هیهات

آن کسانیکه نمیدانستند    زندگی یعنی چه؟

رهنمایم بودند

عمرشان طی شد

            بیهوده و بی ارزش و کار

و مرا میگفتند که چو آنان باشم

            که چو آنان دائم، فکر خوردن باشم

            فکر گشتن باشم

                        فکر تامین معاش

                                    فکر ثروت باشم

فکر یک زندگی بی جنجال

            فکر همسر باشم

کس مرا هیچ نگفت:

            زندگی ثروت نیست

                        زندگی داشتن همسر نیست

زندگانی کردن، فکر خود بودن و غافل ز جهان بودن نیست

                                                من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت

و صد افسوس که چون عمر گذشت، معنی اش فهمیدم

حال میپندارم، هدف از زیستن این است رفیق

            من شدم خلق که با عزمی جزم، پای از بند هواها گُسَلَم

پای در راه حقایق بنهم

            با دلی آسوده

                        فارغ از شهوت و آز و حسد و کینه و بخل

مملو از عشق و جوانمردی و علم

            در ره کشف حقایق کوشم

زره جنگ، برای بد و ناحق پوشم

                                    ره حق پویم و حق جویم و بس حق گویم

آنچه آموخته ام بر دگران نیز نکو آموزم

            شمع راه دگران گردم و با شعله خویش

                        ره نمایم به همه، گرچه سرا پا سوزم

   من شدم خلق که مُثمِر باشم

            نه چنین زائد و بی جوش و خروش

عمر بر باد و به حسرت خاموش

            ای صد افسوس که چون عمر گذشت           معنی اش فهمیدم

یکی بود یکی نبود!

عاشقش بودم ، عاشقم نبود

وقتی عاشقم شد که دیگه دیر شده بود

حالا می فهمم که چرا اول قصه ها میگن؛
یکی بود یکی نبود!

یکی بود یکی نبود. این داستان زندگی ماست.

همیشه همین بوده.
یکی بود یکی نبود ...

برایم مبهم است که چرا در اذهان مان "با هم بودن و با هم ساختن" نمی گنجد؟
و برای بودن یکی، باید دیگری نباشد.

هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود، که
یکی بود، دیگری هم بود ... همه با هم بودند.

و ما اسیر این قصه کهن، برای بودن یکی، یکی را نیست می کنیم.

از دارایی، از آبرو، از هستی. انگار که بودنمان وابسته به نبودن دیگریست.

انگار که هیچ کس نمیداند، جز ما.  و هیچ کس نمی فهمد جز ما.

و خلاصه کلام اینکه : آنکس که نمی داند و نمی فهمد، ارزشی ندارد، حتی برای زیستن.

و متاسفانه این هنری است که آن را خوب آموخته ایم.

هنر "
بودن یکی و نبودن دیگری" !!!

خواص شب امتحانی آدامس نعنایی

خواص شب امتحانی آدامس نعنایی


کد خبر : 14143
تاریخ ثبت:
۱۳۹۲/۲/۳۱




نتایج یک پژوهش دیگر به دانش آموزان و دانشجویان یک " راه آدامسی" برای گرفتن نمره های بهتر و بالاتر معرفی می کند

بازتاب زندگی: شاید باور نکنید اما تاثیر آدامس بر هوشیاری صبحگاهی بیشتر از نوشیدن چای است.

پژوهشگران دانشگاه کاونتری دریافته اند که بوییدن آدامس نعنایی به طرز رویا گونه می تواند باعث کاهش خستگی شود.

نتایج یک پژوهش دیگر به دانش آموزان  و دانشجویان یک " راه آدامسی" برای گرفتن نمره های  بهتر و بالاتر معرفی می کند.

این پژوهش تاکید دارد: جویدن آدامس می تواند نمره های امتحانی و قدرت حافظه را تا 35درصد بالا ببرد.

سعی کنید با جویدن آدامس نعنایی در شب و صبحگاه هوشیاری و سطح حافظه خود را بالا ببرید.




منبع خبر: باشگاه خبرنگاران


 

ولادت مولی الموحدین حضرت علی (ع) و روز پدر مبارک



ولادت مولی الموحدین امیرالمومنین حیدر کرار شیر خدا مولود کعبه و فرا رسیدن روز پدر راخدمت شما تبریک و تهنیت عرض میکنم .

راه‌های مبارزه با استرس‌های امتحانی


در برنامه‌ریزی برای درس خواندن در روز قبل از امتحان باید فاصله‌های زمانی خاصی برای استراحت کردن در نظر گرفته شود. البته بهتر است فاصله این استراحت براساس سختی یا آسانی مطلب مورد مطالعه تنظیم شود.

اضطراب امتحان نوعی اشتغال ذهنی است که خود کم‌انگاری و تردید در مورد توانایی‌های فرد را به همراه دارد.


ادامه مطلب ...

بدترین گناه «فریب تهی دستان» است/چگونه است که ایران فقیر دارد؟

مصاحبه  زیر که در سایت عصرایران نشر شده بود توجه مرا جلب کرد ،بر آن شدم تا نسبت به باز نشر آن در وبلاگم اقدام نمایم .امیدوارم مورد استفاده  شما دوستان نیز واقع گردد.


گفت و گو با تنها اقتصاد دانی که نوبل صلح دارد:

بدترین گناه «فریب تهی دستان» است/چگونه است که ایران فقیر دارد؟

فرودستان دارایی و ثروت ندارند که به واسطه از دست دادن‌شان غصه بخورند. فریب آنها، فریب باور آنهاست. فریب اعتماد آنهاست...من حتی به سیاست‌های رابین هودی هم علاقه ندارم و معتقد نیستم باید از فردی گرفت و به فرد دیگری داد.

عصرایران - پرداخت تسهیلات خرد به گروه‌های کم‌درآمد همواره یکی از دغدغه‌های سیاست‌گذاران بوده است. اما این فرآیند با یک علامت سوال روبه‌رو است، اگر نظام بانکی مسیر تامین مالی چنین هدفی باشد به‌واسطه آنکه سپرده‌های بانکی متعلق به مردم است، دولت ها چگونه باید آن را به اقشار کم درآمد پرداخت کنند؟

نشریه «تجارت فردا» درشماره این هفته با «محمد یونس» تنها اقتصاددان برنده نوبل صلح در این خصوص گفت‌و‌گویی داشته است.

  یونس ، بانکدار و اقتصاددان بنگلادشی. او خالق "وام خرد" ، نوعی وام کوچک برای بیکاران و تاجران فقیر و  همچنین موسس بانکی به نام گرامین بانک است.
 
محمد یونس دکترای خود را در اقتصاد، از دانشگاه فاندرویلت آمریکا دریافت کرده است و در سال ۲۰۰۶  موفق به کسب جایزه نوبل در صلح شد.
 
از او چندین کتاب نیز منتشر شده است که از جمله معروفترین آنها عبارتند ازبانکدار فقرا: وام های خرد و مبارزه با فقر جهانی،جهانی بدون فقر: کسب و کار اجتماعی و آینده سرمایه داری ،ساختن یک کسب و کار اجتماعی: نوع جدیدی از سرمایه داری که به بشریت خدمت می کند و ...

او از کامیابی‌ها و ناکامی‌های خود در این مسیر می‌گوید و عنوان می‌کند: «بدترین فریب سوء‌‌استفاده از نیاز تهدیدستان است

خلاصه ای از مهم ترین فرازهای این گفت وگو را در ادامه مطلب  می خوانید:


ادامه مطلب ...

راه و روش موفقیت در مذاکرات مهم


تقریبا همه افرادی که در کسب و کار و تجارت فعالیت دارند، ادعا می کنند خواستار معاملات دوسر بُرد هستند. اما واقعیت این است که بیشتر این افراد به طور ناخودآگاه به برد خود و باخت طرف مقابل تمایل درونی دارند.


حتی هنگامی که با نیت خالص وارد مذاکره می شوید، این بسیار منصفانه است تا تصور کنید همتای شما تمایل دارد شما حداقل در مرحله یا بخشی از مذاکره ببازید. این دقیقا چیزی است که شما هم دوست دارید.

برای از بین بردن این افکار ذهنی باید ظرفیت خود را افزایش دهید. برای این منظور، باید مذاکرات خود را به سمتی پیش ببرید که هر دو طرف راضی باشند. البته این روند شاید از همان ابتدای مذاکره شفاف و مشخص نباشد. به همین دلیل، 5 راهکار کاربردی ذکر کرده ایم که شاید کمکتان کنند
.

ادامه مطلب ...

راز شادی

راز شادی در این است که هر اتفاقی را با خونسردی و آرامش خاطر بپذیری.
راز شادی در این است که معنای عشق را در بخشیدن آن بیابی، نه گرفتن آن از دیگران.
راز شادی در قلبی پاک و خالی از کینه و خودپرستی است.
راز شادی در این است که متوقع نباشی دیگران شادت کنند بلکه خود در همه حالی شاد باشی.
راز شادی در داشتن ذهنی آرام درطوفان های زندگی است.
راز شادی در دوست داشتن است. خود را دوست بدار و کمک کن تا دیگران نیز خود را بیشتر دوست بدارند.


جملات زیبا و سخن بزرگان



براستی کدام برترند ؟

دستی که گره ای رو باز کنه

یا چشمی که فقط ببینه و دلسوزی کنه ؟

.

.

.

وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه

تو به توانایی های او ایمان داری

وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه

                  او به توانایی های تو ایمان داره

ادامه مطلب ...

10 نشانه برای شناخت یک کارمند غیر مسئول

کارمندی شغل شریفی است، جزئی از بدنه دیوانسالاری است که اگر ساختارها به سامان باشد و سامانه‌ها به درستی کار کنند هر کارمند سهمی از پیشبرد دارد، اما رفتار غیرمسئولانه ( ناشی از ساختار یا تشکیلات بیمار، رویه‌های غلط، هنجارهای موجود،‌ تربیت نادرست و ... ) خلقیات یا تظاهراتی را پدید می‌آورند که اصطلاحاً کارمند صفتی می‌گویند.
چه بسیار کارمندانی که کارمند صفت نیستند و چه بسیار مدیران عالی‌رتبه‌ای که با وجود ارتقای سازمانی همچنان کارمند صفت باقی مانده‌اند، با این تفاوت که وقتی یک مدیر، کارمند صفت می‌شود اگر چه از برخی نشانه‌های اولیه این بیماری فاصله می‌گیرد اما در سایر حوزه‌ها مخرب‌تر می‌شود.

وجود هر یک از نشانه‌های زیر به تنهایی علامتی از این سندروم است:
ادامه مطلب ...

آب و سنگ

دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر میدهند...
اما دوتکه سنگ هیچگاه با هم یکی نمی شوند !

پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم، فهم دیگران برایمان مشکل تر، و در نتیجه امکان بزرگتر شدنمان نیز کاهش می یابد...

آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ، به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود لجوجتر و مصمم تر است.
سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد. اما آب... راه خود را به سمت دریا می یابد.

در زندگی، معنای واقعی سرسختی، استواری و مصمم بودن را، در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد.
گاهی لازم است کوتاه بیایی...
گاهی نمیتوان بخشید و گذشت...اما می توان چشمان را بست و عبور کرد

گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری...
گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوز که نبینی....
ولی با آگاهی و شناخت
وآنگاه بخشیدن را خواهی آموخت

فقر چیست؟


درباره فقر

میخواهم بگویم ……

فقر همه جا سر میکشد …….

فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست ……

فقر ، چیزی را ” نداشتن ” است ، ولی ، آن چیز پول نیست ….. طلا و غذا نیست …….

فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند ……

فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌ که روزنامه های برگشتی را خرد میکند ……

فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند …..

فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود …..

فقر ، همه جا سر میکشد ……..

فقر ، شب را ” بی غذا ” سر کردن نیست ..

فقر ، روز را ” بی اندیشه” سر کردن است

————————————————————————————————

این حرفهای زیبای شریعتی را، میتوان مثل نیایش هر روز صبح خواند و خواند و خواند…

 

قانـون‌های طلایـی برای پـول خـرج کـردن . . .


فرقی نمی‌کند که در یک فروشگاه لوازم خانگی، پوشاک، موبایل یا سوپرمارکت باشید. در همه حال قواعد خدشه ناپذیری وجود دارد که به شما اجازه نمی‌دهد موجودی حساب‌های‌تان را بی‌محابا به آتش بکشید. حتی اگر روی کوهی از پول نشسته باشید، باز هم اجازه ندارید بی‌محابا همه‌شان را آتش بزنید. چون در همه حال قواعد خدشه ناپذیری وجود دارد که اگر به آنها عمل کنیم، اطمینان خواهیم داشت که در مسیر درست قرار داریم.

فروشنده‌ها باید به شما احترام بگذارند و از این راه برای خود جایگاه و مقام بالاتری بخرند. هیچ کسب و کاری با سهل‌انگاری دوام نخواهد آورد. اگر بعضی مواقع دچار لغزش می‌شوند این وظیفه ماست که شیوه درست را به خاطرشان بیاوریم.

ادامه مطلب ...